روز بزرگداشت محمد بن زكرياي رازي ـ روز داروسازي

1390/06/06

 روز بزرگداشت محمد بن زكرياي رازي ـ روز داروسازي


راز كيمياگري

روياي هميشگي اش شده بود و آرزويي محال و دست نيافتني.

مي خواست، كيمياگري شود، يگانه تاريخ

مي خواست اكسير اعظم را كشف و مس را طلا كند...

محمد بن زكرياي رازي,روز داروسازي, اكرم محمدي

 

محمد بن زكرياي رازي,روز داروسازي, اكرم محمدي, عبدالرضا اكبري, زندگي نامه شهريار شاعر, بيوگرافي پروين اعتصامي,بيوگرافي بازيگران سينماي ايران, توماس اديسون زندگينامه, بيو گرافي شهاب حسيني, جمشيد كاشاني پوراندخت مهيمن, روز بزرگداشت محمد بن زكرياي رازي ـ روز داروسازي - آكاايران

دغدغه لحظه ها و دقيقه هايش شده بود. اين مادّه را با آن مادّه مخلوط مي كرد... اين مادّه را تبخير، آن يكي را... روزها و شب هايش از روياي كيمياگري سرشار بود... او را مي گويم، يگانه «ري»، بزرگ شده كوچه باغ هاي ري، همان را كه هنوز خاطرات كودكي و نوجواني و جواني اش در كوچه پس كوچه هاي ري، جريان دارد...

مي گويند: گاهي افسون يك كلام، كوهي را جابه جا مي كند. براي دگرگون ساختن روح «محمد بن زكرياي رازي»، كلام يك طبيب كافي بود، آن گاه كه طبيب، به ازاي درمان درد چشم هايش، دو سكه طلب كرد گفت: اين كيمياست، نه آن كه تو در جست وجوي آني».

و آن گاه، محمّد، به راز كيمياگري پي برد، كلام طبيب، نوري گشت و زواياي تاريك ذهن و انديشه محمّد را به روشنايي فراخواند، و محمد آموخت كه كيمياگري، تبديل كردن مس به طلا نيست.


و او، به جست وجوي اكسير اعظم، روزها و شب ها به آزمايش پرداخت

و او غوّاصي شد كه در درياي بي كران علم، مرواريد طلب مي كرد...

و او كاشفي شد كه در قلمرو وسيع دانش و معرفت، مكاشفه مي كرد و عاقبت، يك روز، كيمياگر شد و اكسيري يافت كه با آن مي توانست مس بيماري تن را، به طلاي پر بهاي تندرستي بدل كند.

«الكل»، از محمد، كيمياگري يگانه ساخت.

ديگر رازي، فقط به «ري» تعلّق نداشت، نام رازي از «ري» گذشت، از سال 312 گذشت، به گوش تمام جهان رسيد، به گوش تمام قرن ها و ماندگار شد

بوي تلخ «الكل»، حلاوت نام رازي را از دهليزهاي زمان، از دالان هاي تو در توي قرن ها و از مرزها و قلمروها عبور داد و جاودانه ساخت.

«رازي» نور چشم هايش را نثار كرد تا چراغ علم، هماره فروزان بماند.

بينايي اش را در راه كشف حقيقت نهاد و اين يعني كيمياگري و اين يعني بدل ساختن مس به طلا.

كشف «الكل»، پديده اي عظيم بود كه تاريخ طبّ را دگرگون ساخت و اطبّا را مديون رازي كرد. اينك در محافل علمي، در كنفرانس ها، از مردي سخن مي رود كه مي خواست كيمياگري كند. مردي كه ستاره جاوداني شد، تا آسمانِ آبي ايران، پرفروغ تر باشد.

بوي «الكل» اگرچه تلخ، امّا شيريني خوش عافيت را به ارمغان مي آورد