بسمه تعالي

موضوع : بيست مهرماه سالروز گراميداشت شاعر پارسي بزرگداشت حافظ 
  
شعر حافظ داراي ابعاد گوناگون و متنوع سرشار از راز و رمز و پرسش از حقيقت هستي است. 
آفتاب: «روز بزرگداشت لسان الغيب حافظ شيرازي» غزل سراي همه اعصار و آينه روشن شعر گرامي‌باد».

خواجه شمس‌الدين محمد شيرازي شاعر و حافظ قرآن، متخلص به حافظ و معروف به لسان الغيب از بزرگترين شاعران غزلسراي ايران و جهان به شمار مي‌رود. حافظ را نمي‌توان از سنخ شاعران تك بعدي و تك ساحتي محسوب و تفكر شاعرانه‌اش را تنها به يك وجه خالص تفسير و تاويل كرد...

بيست مهرماه سالروز گراميداشت شاعر پارسي بزرگداشت حافظ

 

لسان الغيب حافظ شيرازي,روز بزرگداشت حافظ شيرازي, بيوگرافي لاله اسكندري, اديسون زندگينامه, زندگينامه هديه تهراني, بابك حميديان, پوراندخت مهيمن, لادن طباطبائي, قطب الدين شيرازي, بيتا بادران سعيد پورصميمي,بيست مهرماه سالروز گراميداشت شاعر پارسي بزرگداشت حافظ - آكاايران

شعر حافظ داراي ابعاد گوناگون و متنوع سرشار از راز و رمز و پرسش از حقيقت هستي است.

صبحدم از عرش مي‌آمد خروشي، عشق گفت قدسيان گويي كه شعر حافظ از بر مي‌كنند.
 
خواجه شمس الدين محمدبن محمد حافظ شيرازي، از بزرگترين شاعران نغزگوي ادبيات فارسي است. حافظ در اوايل قرن هشتم ه‍.ق- حدود سال 727- در شيراز ديده به جهان گشود.

پدرش بهاءالدين، بازرگان و مادرش اهل كازرون بود. پس از مرگ پدر، شمس الدين كوچك نزد مادرش ماند و در سنين نوجواني به شغل نانوايي پرداخت. در همين دوران به كسب علم و دانش علاقه‌مند شد و به درس و مدرسه پرداخت.

بعد از تحصيل علوم، زندگي او تغيير كرد و در جرگه طالبان علم درآمد و مجالس درس علماي بزرگ شيراز را درس كرد. او به تحقيق و مطالعه كتابهاي بزرگان آن روزگار- از قبيل كشاف زمخشري، مطالع الانظار قاضي بيضاوي و مفتاح العلوم سكاكي و امثال آنها- پرداخت. همچنين در مجالس درس قوام الدين ابوالبقاء عبدالله بن محمود بن حسن اصفهاني شيرازي نيز حضور داشت.

حافظ- همچنانكه از تخلص او برمي‌آيد- قرآن را از حفظ داشت و به چهارده شكل (قراآت هفتگانه) مي‌خواند. حافظ داراي زن و فرزندان بود. در غزلياتش به مرگ يكي از فرزندانش اشاره كرده است:

دلا ديدي كه آن فرزانه فرزند چه ديد اندر خم اين طاق رنگين؟ 
به جاي لوح سيمين در كنارش فلك بر سر نهادش لوح سيمين

حافظ به سفر علاقه‌اي نداشت و چون دلبستگي خاصي به شيراز داشت تقريبا تا آخر عمر از شيراز خارج نشد و تنها يك‌بار به شهر يزد سفر كرد ولي به خاطر ملالت از يزد و يزديان به شيراز بازگشت:

دلم از وحشت سكندر بگرفت رخت بربندم و تا ملك سليمان بروم

همچنين به دعوت سلطان محمود دكني راهي دكن شد ولي در جزيره هرمز گرفتار طوفان گرديد و به همين دليل سفر خود را آغاز نكرده به پايان برد و به شيراز بازگشت.

حافظ مردي بود اديب، عالم به علوم ادبي و شرعي و آگاه از دقايق حكمي‌و حقايق عرفاني. استعداد خارق العاده او در تلفيق مضامين و آوردن صنايع گوناگون بياني در غزل او را سرآمد شاعران زمان خويش و حتي تمامي‌شاعران زبان فارسي كرده است.

او بهترين غزليات مولوي، سعدي، كمال، اوحدي، خواجو و سلمان را استقبال كرده است اما ديوان او به قدري از بيتهاي بلند و غزليات عالي و مضمونهاي نو پر است كه اين تقليدها و تأثرها در ميان آنها كم و ناچيز مي‌نمايد. علاوه بر اين، مرتبه والاي او در تفكر عالي و حكمي‌و عرفاني و قدرتي كه در بيان آنها به فصيح‌ترين و خوش آهنگ‌ترين عبارات داشته، وي را به عنوان يكي از بزرگترين و تاثيرگذارترين شاعران ايران قرار داده و ديوانش را مورد قبول خاص و عام ساخته است.

اين نكته را نبايد فراموش كرد كه عهد حافظ با آخرين مراحل تحول زبان فارسي و فرهنگ اسلامي‌ايران مصادف بود. از اين روي زبان و انديشه او در مقايسه با استادان پيش از وي به ما نزديك‌تر است و به اين سبب است كه ما حافظ را بيشتر از شاعران خراسان و عراق درك مي‌كنيم و سخن او را بيشتر مي‌پذيريم.