بسمه تعالي 

به نام خداوند بخشاينده بخشايشگر

 

امروز ۱۴ ابان ماه بر مبناي تقويم روز فرهنگ عمومي نامگذاري شده است.همانطور كه مي دانيم نامگذاري يك روز خاص براي يك مناسبت ٬ نشان از اهميت آن موضوع داشته و به گونه اي توجيه كننده سياست هاي كلان يك نظام محسوب مي شود و يك نظام در صدد است با بزرگ نمايي اين مناسبت ها در روزهاي خاصي از سال به گونه اي آن را براي افراد جامعه مطرح و بارز جلوه دهد.ولي سوال اينجاست: صرف نامگذاري يك روز و يك مناسبت ٬ ايا مي توا نبه اهداف و سياست گذاري هاي كلي و كلان در آن موضوع دست يافت؟ يا بايستي راهبردها و راهكارهاي ديگري نيز براي دست يابي به اهداف مصرح و مكتوم در ان مناسبت مد نظر قرار گيرد و براي اجرايي شدن آن راهكارها از ظرفيت ها و امكانات ويژه اي بهره گرفته شود.

شايد ساده ترين تعريف از عبارت فرهنگ عمومي چيزي در حد اشنايي نسبتا مختصر كليه شهروندان يك جامعه نسبت به حقوق اجتماعي و فرهنگي و البته التزام به رعايت آن از سوي افراد است تا بواسطه آن بتوان يك جامعه اي با سطح متوسطي از آگاهي و رفاه فراهم ّآورد .

بي شك فرهنگ عمومي يك جامعه يكي از اولين بخش هاي يك جامعه است كه در برابر وقايعي كه آن جامعه را به سعادت يا سقوط سوق مي دهد ٬ نقش كليدي و بنيادين بر عهده دارد و شايد يكي از اولين ملزومات يك جامعه بانشاط و امن ٬ نهادينه كردن اين رفتارها و هنجارها در قالب يك فرهنگ سازي عمومي و همه جانبه است.

از جمله بارز ترين نمودهاي فرهنگ عمومي در يك جامعه بدون شك بالا بردن آستانه تحمل افراد آن است.جامعه اي با مردم عصبي و كم طاقت و تحمل بستر ساز بسياري از ناهنجاري ها و مشكلات اجتماعي است كه در دراز مدت به صورت يك معضل و مشكل اساسي و بنيادين رخ مي نمايد. از مهمترين مختصات جامعه اي با آستانه تحمل پايين ٬ زير پا گذاشتن حقوق اجتماعي ساير افراد جامعه است. اين موضوع در ريزبينانه ترين حالت ان در صف نانوايي و در برجسته ترين حالت ان كه در رانندگي و مخاطرات پيش روي آن است ٬ قابل ارزيابي است.

متاسفانه پروسه فرهنگ عامه و عمومي به نظر مي رسد كه تنها در تقويم و ان هم روزي يا فهته اي در سال مورد توجه قرار مي گيرد و عملا كاركرد و تاثير خود را از دست داده است. رقم بالاي تصادفات منجر به جرح و فوت در همين جامعه كوچك ما يعني اردكان. بالارفتن آمار بزهكاري و پايين آمدن سن اعتياد به انواع مواد مخدر در جوانان و بسياري در گر از موارد نشان مي دهد كه مسئولين مرتبط در اين حوزه نتوانسته اند كار خاصي را انجام دهند و يا شايد انقدر دغدغه هاي اقتصادي و سياسي مسئولان زياد شده كه اين گونه مسائل محلي از اعراب ندارد.متاسفانه يا خوشبختانه فرهنگ يك پروسه تدريجي و پايه اي است و سرمايه گذاري و يا عدم سرمايه گذاري در اين حوزه در كوتاه مدت چندان قابل ارزيابي نيست و در دراز مدت است كه ناگهان مشاهده مي كني يك جامعه شكوفا شده و يا جامعه اي از درون استحاله شده و ديگر چيزي از ان باقي نمانده است. البته غير منصفانه و تا حدي ناجوانمردانه است كه كليه مسئوليت ها در حوزه فرهنگ عمومي را بر عهده مسئولان سياسي و نهاد هاي پاسخگو بگذاريم و من معتقدم ما افراد جامعه با رفتارهاي خيلي ساده مثل سلام دادن به كوچكترها و با لبخند با مردم روبرو شدن مي توانيم خيلي در تلطيف روحيه مردم و شاد تر كردن انها تاثير داشته باشيم. و همانطور كه مي دانيم بين فرد و جامعه يك رابطه چند سويه و متقابل وجود دارد و عملا يك جامعه تشكيل شده از خيل افرادي كه در ان زندگي مي كنند پس اگر در اين حوزه ابتدا از خودمان شروع كنيم و از همين فردا صبح با ظاهري اراسته و لبخندي بر لب در محيط اجتماع و كار خود حاضر شويم و اگر وسيله نقليه داريم كمربند ايمني و ساير اقدامات حفاظتي را به طور كامل انجام دهيم. اگر صبح براي گرفتن نان به نانوايي مي رويم در حق تقدم نوبت حواسمان باشد و به همه همشهريان پيش سلام باشيم.آنوقت مي توانيم بگوييم كه ما در اين زمينه وظيفه خود را انجام داده ايم و قطعا اين حركت ما مي تواند توسط چند نفر ديگر نيز تكرار شده و در دراز مدت تبديل به يك فرهنگ عمومي شود.فراموش نكنيم كه فرهنگ عمومي و بستر عمومي فرهنگ يك جامعه اولين و مهمترين زمينه شكل گيري بسياري از رفتارها و منش ها در نسل جوان و نوجوان ما ست .پس بياييم و با بالا بردن استانه تحمل خود و رعايت برخي از ظرياف و طرايف در برخوردهاي اجتماعي و روزمره خود به اين حركت شتاب دهيم.

دوستان چند وقتي است اصلا حال و هواي شهرمان چندان روشن نيست. تعداد تصادف هاي منجر به جرح و فوت در اين چند ماهه به شدت افزايش يافته . خبرهاي نگران كننده اي در خصوص بي بندوباري هاي اجتماعي به گوش مي رسد و ............. پس بي تفاوت و ساكت نمانيم.