بسمه تعالي

موضوع :۵ اسفند جشن اسفندگان(سپندارمذگان) روز عشق

 

 ۲۵ بهمن ماه (ولنتاين) را به عشقمان تبريك بگوييم يا ۲۹ بهمن ماه (سپندارمذگان) را؟


سال ها دل طلب جام جم از ما مي كرد
وانچه خود داشت ز بيگانه تمنا مي كرد

تنها مدت كمي به اواخر بهمن ماه و اواسط ماه فوريه باقي مانده كه
روز عشق فرنگي (ولنتاين)
و
روز عشق ايران باستان (سپندارمذگان) 
به فاصله ي چهار روز از هم قرار دارند





چند سالي است كه ۲۵ بهمن (۱۴ فوريه) روز ولنتاين و خريد گل و عروسك ، شكلات و … در كشورمان باب شده است . اكثر جوان ها بدون اطلاع از اينكه اصلا اين ولنتاين خوردني يا پوشيدني است، فقط مي دانند كه در اين روز بايد براي كساني كه دوست دارند هديه بخرند.

ولنتاين چيست؟
در قرن سوم ميلادي كه مطابق مي شود با اوايل امپراطوري ساساني در ايران، در روم باستان فرمانروايي بوده است به نام كلوديوس دوم . كلوديوس ، عقايد عجيبي داشت، از جمله اينكه سربازي خوب خواهد جنگيد كه مجرد باشد؛ از اين رو ازدواج را براي سربازان امپراطوري روم قدغن مي كند. كلوديوس به قدري بي رحم و فرمانش به اندازه اي قاطع بود كه هيچ كس جرات كمك به ازدواج سربازان نداشت. اما كشيشي به نام والنتيوس (ولنتاين)، مخفيانه عقد سربازان رومي را با دختران محبوبشان جاري مي كرد. كلوديوس دوم از اين جريان خبر دار مي شود و دستور مي دهد كه ولنتاين را به زندان بياندازند. سرانجام كشيش به جرم جاري كردن عقد عشاق با قلبي عاشق اعدام مي شود. بنابراين او را به عنوان فدايي و شهيد راه عشق مي دانند و از آن زمان نهاد و سمبلي مي شود براي عشق.

اما متاسفانه و با كمال تعجب، ايرانيان ِ امروز،
با بيش از چهارهزارو پانصد سال تمدن،
برگزاري جشنها و مناسبتهاي بيگانه را نشانه ي تمدن و فخر مي دانند!

همه اسم "ولنتاين" را شنيده اند و مراسم آن را مانند ساير بيگانگان بجا مي آورند،
ولي تا به حال اسم "سپندارمذگان" به گوششان هم نخورده است .

"سپندارمذگان" چيست؟


در ايران باستان، نه چون روميان از سه قرن پس از ميلاد، كه از بيست قرن پيش از ميلاد، يعني حدودا دوهزار سال پيش از تولد ولنتاين، ميان آريائيان روزي موسوم به روز عشق (سپندارمذگان يا اسفندارمذگان) بوده است.
اين روز در تقويم زرتشتي مصادف است با پنجم اسفند ماه و در تقويم جديد ايراني، كه شش ماه اول سال سي و يك روز حساب ميشود، شش روز به جلو آمده و دقيقا مصادف ميشود با ۲۹ بهمن، يعني چهار روز پس از روز ولنتاين فرنگي.
زرتشيان جشن سپندارمذ (سپندارمذگان – روز زن و روز زمين) را هرساله در پنجم اسفند ماه برگزار ميكنند.



در ايران باستان هر ماه را سي روز حساب مي‌‌كردند و علاوه بر اينكه ماه ها اسم داشتند، هريك از روزهاي ماه نيز يك نام داشتند.
به‌عنوان مثال روز اول «روز اهورامزدا»،
روز دوم، روز بهمن (سلامت، انديشه) كه نخستين صفت خداوند است،
روز سوم ارديبهشت يعني «بهترين راستي و پاكي» كه باز از صفات خداوند است،
روز چهارم شهريور يعني «شاهي و فرمانروايي آرماني» كه خاص خداوند است
و
روز پنجم «سپندارمذ» بوده است.


"سپندارمذ" لقب ملي زمين است يعني گستراننده، مقدس، فروتن. زمين نماد عشق است چون با فروتني، تواضع و گذشت به همه عشق مي‌‌ورزد. زشت و زيبا را به يك چشم مي‌‌نگرد و همه را چون مادري در دامان پر مهر خود امان مي‌‌دهد. به همين دليل در فرهنگ ايران باستان "سپندارمذ" را به‌عنوان نماد عشق مي‌‌پنداشتند.
پسوند "گان" هم به معني "جشن" است، و در نتيجه "سپندارمذگان" به معني "جشن سپندارمذ" (جشن روز زن و زمين) است.
در هر ماه، يك بار، نام روز و ماه يكي مي‌‌شده است كه در همان روز كه نامش با نام ماه مقارن مي‌‌شد، جشني ترتيب مي‌‌دادند متناسب با نام آن روز و ماه. مثلاً شانزدهمين روز هر ماه "مهر" نام داشت كه در ماه مهر، «مهرگان» لقب مي‌‌گرفت.
همين طور روز پنجم هر ماه "سپندارمذ" يا "اسفندارمذ" نام داشت كه در ماه دوازدهم سال كه آن هم "اسفندارمذ" نام داشت، جشني با همين عنوان مي‌‌گرفتند.
"سپندارمذگان" جشن زمين و گرامي داشت عشق است كه هر دو در كنار هم معنا پيدا مي‌‌كردند.
در اين روز زنان به شوهران خود با محبت هديه مي‌‌دادند. مردان نيز زنان و دختران را بر تخت شاهي نشانده، به آنها هديه داده و از آنها اطاعت مي‌‌كردند. جشن "سپندارمذگان" يا "اسفندگان"، روز گراميداشت زنان در ايران باستان بوده است.




در باور ايرانى مرد داراى قدرت مردانگى و تفكر و خردورزى بيشترى است، در برابر آن زن نيز داراى مهر ورزى، عشق پاك، پاكدامنى و از خودگذشتگى فراوان ترى است كه هر يك از اين دو به تنهايى راه به جايى نبرده و حتى روند پويايى گيتى را هم به ايستايى مى كشانند.
اگر مردان بدنه هواپيماى خوشبختى اند، زنان موتور آن اند كه پيكره بى موتور و موتور بى بدنه هيچ كدام به تنهايى به اوج سعادت نمى رسند بلكه ذره اى حركت و جنبش هم برايشان ناممكن است.
اشوزرتشت خوشبختى بشر را وابسته به ميزان دانش و خرد انسان مى داند نه جنسيت و قوميت و رنگ و نژاد و از ديدگاه وى همه انسان ها _ همه زنان و مردان _ داراى حقوق برابرند. او دختران را در گزينش همسر آزاد شمرده و عشق پاك و دانش نيك را دو معيار اصلى مى داند و خوشبختى همسران جوان را در زندگى زناشويى در اين مى داند كه هر يك بكوشند تا در راستى از ديگرى پيشى جويند.
ملت ايران از جمله ملت هايي است كه زندگي اش با جشن و شادماني پيوند فراواني داشته است، به مناسبت هاي گوناگون جشن مي‌‌گرفتند و با سرور و شادماني روزگار مي‌‌گذرانده اند. اين جشن ها نشان دهنده فرهنگ، نحوه زندگي، خلق و خوي، فلسفه حيات و كلاً جهان‌بيني ايرانيان باستان است.





شايد هنوز دير نشده باشد كه روز عشق را از 25 بهمن (ولنتاين) به 29 بهمن (سپندارمذگان ايرانيان باستان) منتقل كنيم


اين ايميل را به تمام ايرانياني كه مي شناسيد بفرستيد

به اشتراك بگذاريد