روز كتاب و كتابخواني 24 آبان ماه 1391

 امروز بيست و چهارم آبان ماه روز كتاب و
كتابخواني است. از گذشته دور كتاب به عنوان يكي از ابزارهاي آموزشي مورد توجه بوده است و اولياي دين نيز به پديد‌آوردن آثار علمي و فرهنگ مكتوب توصيه‌هاي مهمي داشته‌اند. امروزه نيز حاصل از تفكر و تجربه‌هاي اهل انديشه و معرفت بوسيله كتاب در دسترس همگان قرا
رمي‌گيرد و كتاب خانه‌ها، كانون‌ها و همايش صاحب‌نظران و گلستان پرطراوت صاحبان معرفت است.
درحال حاضر كتاب و كتابخواني چه موقعيتي در كشور ما ايران دارد؟ اين سؤالي است كه همه آنهايي كه دغدغه توسعه اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي و در يك كلام آرزوي رشد و كمال اين كشور را در دل دارند، بايد پاسخي اساسي براي آن پيدا كنند. تجربه جهاني نشان مي دهد كه رشد و توسعه تمدنها، ريشه در رشد فكري و فرهنگي هر جامعه دارد و بدون رشد فرهنگ كتابخواني در جوامع، نمي توان به رشد هيچ تمدني دل خوش كرد. بايد تأكيد كرد كه عليرغم رشد رسانه هاي گوناگون جمعي تاكنون هيچ رسانه اي نتوانسته است نقشي را كه كتاب در رشد تمدنها داشته است، ايفا نمايد.
گرچه كشورهاي درحال توسعه نزديك به 80درصد جمعيت جهان را تشكيل مي دهند، اما كمتر از 30درصد كتابهاي مصرفي جهان را توليد مي كنند و كمتر از اين نسبت نيز به كتابخواني مشغول هستند، اين در شرايطي است كه كشورهاي پيشرفته يا توسعه يافته كه حدود 20درصد جمعيت جهان را تشكيل مي دهند، 70درصد كتابهاي مصرفي جهان را توليد مي كنند. تاوان اين تفاوت و فاصله را آيا جز كشورهاي درحال توسعه بايد بپردازند؟تبعيض جهاني در كتابخواني
كشورهاي اروپايي حدود 15درصد جمعيت جهان را در خود جاي داده اند، اما در سال 1990 بيشتر از نصف كتابهاي
مصرفي جهان را توليد كرده اند، آيا معناي اين، نيازمندي جهان به اروپا در توليد و انتشار كتاب نيست؟
اروپا در سال 1991 به ازاي هر يك ميليون نفر جمعيت خود، 802عنوان كتاب منتشر كرده است، اما در قاره آسيا در همين سال به ازاي هر يك ميليون نفر آسيايي 70عنوان و در قاره آفريقا به ازاي هر يك ميليون نفر آفريقايي فقط
20عنوان كتاب منتشر شده است.مشكل كتاب در جهان سوم، تنها به كمبود توليد و نشر كتاب محدود نمي شود، مشكل اساسي اين است كه حتي اگر كتاب هاي زيادي هم در اين كشورها منتشر شود، ميزان افراد استفاده كننده از اين كتابها (كتابخوانها) بسيار پايين است.
كتابخواني در ايران اما موقعيت ايران در زمينه نشر كتاب و كتابخواني چگونه است؟ در كشور ما هر سال چه تعدادي كتاب جديد منتشر مي شود و ميزان كتابخواني چگونه است؟اگرچه درمورد ميزان كتاب منتشر شده در ايران مي توان به آمار وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي تكيه كرد، اما در زمينه كتابخواني متأسفانه هيچ مطالعه جدي تاكنون صورت نگرفته است و ديدگاه هاي متفاوتي دراين زمينه وجود دارد.
عده زيادي از چهره هاي شاخص فرهنگي كشور معتقدند كه درصد كتابخوان و كتابخواني در جامعه كاهش يافته است و تحليل هاي گوناگوني براي اين موضوع ارائه مي كنند، اما كارشناسان و مديران وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي چنين اعتقادي ندارند و معتقدند كه رشد و افزايش ميزان كتاب هاي منتشر شده در دو دهه گذشته نشان مي دهد كه هم ميزان توليد كتاب و هم تعداد كتابخوان در ايران افزايش يافته است.
محمدجواد مرادي نيا مديركل مراكز و روابط فرهنگي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي دراين رابطه مي
گويد:
يك ذهنيت بسيار قوي در جامعه ما وجود دارد و آن اين است كه ميزان وسرانه كتابخواني در كشور ما بسيار پايين است؛ سؤال من اين است كه ما براساس كدام تحقيق و نظرسنجي علمي به اين نتيجه رسيده ايم، اگر اين موضوع صرفاً يك برداشت شخصي است، مي توان درمورد خيلي از مسائل اين برداشت ها را مطرح كرد، ولي اين برداشت ها منطبق بر
واقعيت نيستند. آن چيزي كه ما داريم از نزديك مي بينيم اين است كه هرسال و هرماه بر ميزان تقاضاي چاپ كتاب از سوي نويسندگان و ناشران اضافه مي شود، معني اين كار اين است كه اگر اين كتاب ها متقاضي نداشته باشد، بايد عرضه هم كاهش پيدا كند درصورتي كه عرضه كتاب افزايش پيدا كرده است.در سال 1382 حدود 40هزارعنوان كتاب منتشر شده كه اين رقم چندين برابر رقم كتاب هاي چاپ شده در سال هاي اول انقلاب است. اين يك پارامتر خوبي است كه نشان مي دهد ما رشد كتابخواني داشته ايم يا نه؟
مرادي نيا مي افزايد :

نكته دوم اين است كه جامعه اي كه روزبه روز ميزان افراد باسواد آن افزايش پيدا مي كنند و سطح تحصيلات رشد جهشي دارد، به صورت طبيعي نيازش به كتاب و كتابخواني بيشتر مي شود. ميزان باسوادان ما را در اوايل انقلاب با حالا مقايسه كنيد، همچنين تعداد دانشجويان، دانش آموختگان سطوح عالي را مقايسه كنيد، اينها لاجرم نيازمند مطالعه كتاب هاي گوناگون و حتي كتاب هاي غيردرسي هستند، دانشجويان رشته هاي مختلف مانند علوم اجتماعي، روانشناسي و تاريخ حتماً براي افزايش معلومات خود يك ارتباط نزديك با كتاب هاي درسي و غيردرسي برقرار مي كنند.
نكته سوم اين است كه شواهد و قرائن نشان مي دهد كه مردم جامعه با افزايش معلومات عمومي خود، علاقه مندي بيشتري به مطالعه نسبت به قبل نشان مي دهند. مطالعات مردم در زمينه هاي بهداشت عمومي (كه مستقيماً با سلامتي آنها ارتباط دارد)، روانشناسي، خودشناسي، خداشناسي و مطالعات ديني به صورت چشمگيري افزايش پيدا كرده است. به همين دليل سطح دانش عمومي جامعه ما افزايش قابل توجه اي كرده است. اينها باعث شده كه مردم درمورد موضوعات مهم اجتماعي و عمومي كه با سرنوشت خود و جامعه ارتباط پيدامي كند، حساسيت بيشتري نشان دهند و از موضع آگاهي اتخاذ موضع كرده و يا تصميم گيري نمايند، مثلاً در انتخابات مجلس يا رياست جمهوري يا ساير مسائل مهم شاهد واكنش، موضع گيري منطبق بر علم و آگاهي مردم هستيم. اينها اگر شاهدي بر افزايش مطالعه مردم نيستند پس چه
نامي مي توان بر آنها گذاشت؟
مديركل مراكز و روابط فرهنگي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي در ادامه ضمن ارائه آمار و ارقام كتاب هايي كه در سال هاي 80 و 81 چاپ شده اند، مي گويد: در سال 1380، در مجموع 31661 عنوان كتاب و در سال 1381، 35854عنوان كتاب منتشر شده است كه مقايسه اين دو سال هم نشان مي دهد كه ميزان و عناوين كتاب هاي چاپ شده در كشور روبه رشد است.
وي مي افزايد: در سال 1380، در زمينه كليات، 386عنوان، فلسفه 1044 عنوان، دين 6787عنوان، علوم اجتماعي 2742عنوان، زبان عنوان2472، علوم طبيعي و رياضيات 2136عنوان، علوم عملي 3832عنوان، هنر 939عنوان، ادبيات 4292عنوان، تاريخ و جغرافيا 1545عنوان و كودكان ونوجوانان 4937عنوان كتاب منتشر شده است (جدول شماره 1)همچنين در سال 1381 درزمينه كليات 1167عنوان، فلسفه 1113عنوان، دين 6754عنوان، علوم اجتماعي 3211عنوان، زبان 2790عنوان، علوم طبيعي و رياضيات 2771عنوان، علوم عملي 4675عنوان، هنر 1113، ادبيات 4980عنوان، تاريخ و جغرافيا 1766 عنوان و كودكان و نوجوانان 5504 عنوان كتاب منتشر شده است
(جدول شماره 2)
كتابخواني اجباري، كتابخواني آزادشكي نيست كه آمار و ارقام كتابهاي چاپ شده در سال هاي اخير و مقايسه آن با سال هاي گذشته حكايت از افزايش تعداد عناوين كتابهاي منتشر شده در سال هاي اخير دارد، اما دو نكته اساسي در اين زمينه وجود دارد كه نبايد نسبت به آن بي توجه بود: نكته اول اين است كه بايد توجه داشته باشيم كه بسياري از كتابهاي منتشر شده كتابهاي درسي دانش آموزان يا دانشجويان است و چاپ و نشر و خريد آنها حكايت از علاقه مندي مردم به مطالعه كتاب نمي كند.
نكته دوم
ميزان مطالعه آزاد است كه شواهد گوناگون حاكي از كم علاقگي به مطالعه كتاب آزاد در كشور است. امروز مردم ما نه تنها نسبت به خواندن كتاب به صورت آزاد خيلي بي توجه هستند، بلكه ميزان رغبت به مطالعه روزنامه هم در كشور ما پايين است.در كشور ما جمع تيراژ همه روزنامه هاي منتشر شده از 5/2 ميليون روزنامه تجاوز نمي كند در صورتي كه تيراژ فقط يكي از روزنامه هاي ژاپن (آساهي) حدود 20 ميليون نسخه است.
به گفته بسياري از كارشناسان، مهمترين عامل خريد و مطالعه برخي از كتابها توسط مردم، گرفتن مدرك تحصيلي يا گروه شغلي و... است كه به نحوي مربوط به معيشت، زندگي پيدا كردن كار و افزايش حقوق است و هيچ ربطي به علاقه مندي مردم به مطالعه و كتابخواني ندارد.