زادروز فردوسي

 رضا مرادي غياث آبادي

جمعه ۲۷ آبان ۱۳۸۴

از كتاب: زادروز فردوسي، تهران، ۱۳۸۴، نوشته همين نگارنده

در سراسر ماوراءالنهر يا سرزمين‌هاي آسياي ميانه، يعني در جمهوري‌هاي فعلي تاجيكستان، ازبكستان، تركمنستان، قزاقستان و قرقيزستان؛ و نيز در بخش‌هايي از افغانستان و در ميان همه اقوام، چه تاجيك و چه ازبك يا تركمن، آييني كهن و سنتي ديرينه وجود دارد كه با نام‌هاي گوناگوني و از جمله با نام «پيغمبر آشي» شناخته مي‌شود.

در اين آيين كه از ديرباز در اين نواحي رواج دارد؛  هنگامي كه مرد يا زني به سن شصت‌ و سه سالگي مي‌رسد، مي‌گويند “فلاني به سال پيغمبرش رسيد.” به اين مناسبت، نزديكان آن شخص در بزرگداشت او جشن تولدي با مراسمي خاص بر پاي مي‌دارند. اين مراسم ممكن است در نواحي گوناگون، اندك تفاوت‌هايي با يكديگر داشته باشند.

در نواحي شهرسبز، كِـشكرود و نَسَف در جنوب بخارا، هنگامي كه شخصي به شصت و سومين سالروز تولد خود مي‌رسد، نزديكانش براي او جامه‌اي نو و آراسته، به ويژه همراه با پيراهن سپيدِ بلند و تنبان سپيد فراهم مي‌سازند و با تشريفاتي بر او مي‌پوشانند. پس از آن دستاري سپيد بر سر و شانه‌اش مي‌بندند و اگر زن باشد، چارقد سپيدي بر سرش مي‌كنند. آنگاه از پنبه براي مردان ريش و سبيل انبوه و بزرگي درست كرده و بر چهره او مي‌نشانند. حتي اگر او داراي ريش و سبيل هم باشد، باز هم مي‌بايست به اين شكل آذين شود.   

بانيان مراسم همچنين گوسفند يا گوساله‌اي را ذبح مي‌كنند و به اندازه مهمانان احتمالي، خوراكي آماده مي‌سازند كه معمولاً آش (منظور پلو) يا شوربا (آبگوشت) است. نامِ «پيغمبر آشي» نيز از همين جا گرفته شده است. فراهم كردن و پختن انواع شيريني‌ها و تنقلات نيز از لازمه‌هاي اين جشن بشمار مي‌رود.

در جشن تولدِ «پيغمبر آشي»، خويشاوندان، دوستان و آشنايان به خانه آن مرد يا زنِ شصت و سه ساله در آمده و در نشيمني كوتاه او را “مبارك- مبارك” مي‌گويند. همچنين هر كس به فراخور حال خود، هديه‌اي نيز تقديم مي‌كند كه معمولاً پارچه يا شيريني است. در اين مراسم ساز نمي‌نوازند و آوازي نمي‌خوانند.

حال با توجه به اين آيين كهن مردمي كه اتفاقاً در سرزمين‌هايي برگزار مي‌شود كه فردوسي نيز از زادگان و باشندگان آن بوده و به احتمال در زمان او نيز برگزار مي‌شده است؛ به سراغ سروده‌هايي از فردوسي مي‌رويم كه در آنجا شاعر به شرح‌حالي مختصر از خود پرداخته است.

در شاهنامه بيت‌هايي وجود دارد كه در آنها فردوسي به ثبت سن خود پرداخته است.  اما در هيچكدام از آن بيت‌ها به صراحت به روز زايش خود اشاره نكرده است و نيز به جز در يك نمونه، در هيچكدامِ ديگر بيت‌ها، از تاريخ يا «ماه‌روز» خاصي نام نبرده است.

فـردوسـي تنها در يك جا و بطور همزمان، هم به تاريخ (مـاه‌روز) و هم به سن خود اشاره و از آن ياد كرده است. آنگاه كه در پايان پادشاهي شاپور ذوالاكـتاف و پس از به پايان بردن داسـتان او، در سـه بيـت چنين مي‌آورد:

چو آديـنه هُـرمَـزدِ بـهمـن بُوَد        بر اين كاخِ فرّخ نِشيمن بُوَد                                             مـي لعـل پيش آور اي هـاشمي        ز خُمّي كه هرگز نگيرد كمي چو شست‌وسه سالم شد و گوش كـر         ز گيتـي چـرا جـويـم آييـن و فَر؟

در اينجا فردوسي به صراحت هم به شصت و سه سالگي خود اشاره مي‌كند، هم به تاريخ آن يعني آدينه هرمزد بهمن (يكم بهمن‌ماه) و هم به مراسم آن يعني نشيمني همراه با مـي.

اين روايت بلافاصله خواننده را به ياد مراسم جشن تولدي مي‌اندازد كه همچنان با نام «پيغمبر آشي» در سرزمين‌هاي خاوري ايران روايي دارد و در بالا به آن پرداخته شد. دور نيست كه اين گزارش در واقع اشاره به جشن زادروز شصت و سه سالگي او بوده باشد كه خانواده و نزديكانش در بزرگداشت او فراهم ساخته بوده‌اند. مي‌دانيم كه روز يكم بهمن‌ماه در گاهشماري‌هاي ايـراني برابـر با هيچ جـشن و منـاسبت ديگـري نيست.
با توجه به نكات بالا، مي‌توان احتمال زيادي داد كه روز «هرمزد بهمن» زادروز فردوسي بوده است. اما چنانچه بخواهيم اين فرضيه را به اثبات برسانيم، مي‌بايست نكته‌هاي ديگري را نيز در نظر گرفته و براي پرسش‌هايي ديگر، پاسخي يافت. پرسش‌هايي كه هنوز نمي‌توان به برخي از آنها پاسخ داد.

يكي از آن پرسش‌ها اين است كه بيت‌هاي بالا در نسخه‌هاي ديگر شاهنامه، با چه تغييراتي ثبت شده‌اند. برخي از اين تفاوت‌ها در اين نتيجه‌گيري اهميتي ندارند. براي نمونه، آوردن «آذينه» به جاي «آدينه» و «پيش آر» به جاي «پيش آور». اما يكي از تفاوت‌ها مي‌تواند اهميت بيشتري داشته باشد و آن اينكه در بعضي نسخ (همانند نسخه موزه بريتانيا) به جاي «كاخ فرخ»، «كار فرخ» آمده است. چنانچه اين عبارت در اصل به اين گونه بوده باشد، مي‌تواند معناي بيت نخست را دگرگون سازد. هر چند كه بسياري از شاهنامه‌پژوهان، در نسخه‌هاي تصحيح شده شاهنامه، از «كاخ فرخ» پشتيباني كرده و گونه ديگر آنرا محرف مي‌دانند؛ اما براي سخني با قاطعيت بيشتر در اين باره، مي‌بايست تا به دست آمدن نسخه‌اي اعتماد‌پذيرتر از شاهنامه، بردباري نمود.

و پرسش ديگر اينكه، براي تطبيق و تثبيت روز تولد فردوسي در نظام تقويم اعتدالي خورشيدي هجري مي‌بايد چگونه عمل كرد؟ براي اينكار دو راه در پيش است. يا اينكه، تاريخ «هرمزد بهمن/ اول بهمن» در گاهشماري مفروض فردوسي را با گاهشماري اعتدالي در همان زمان تطبيق دهيم (يعني در سال زايش فردوسي، اين روز با چه روزي در گاهشماري اعتدالي برابر بوده است)؛ و يا اينكه عيناً آن تاريخ را با حفظ شماره روز و ماه به تقويم اعتدالي انتقال دهيم.

در حالت نخست، ابتدا مي‌بايد دانست كه منظور فردوسي از «هرمزد بهمن» بر مبناي كدام نظام گاهشماري بوده است. مي‌دانيم كه فردوسي در شاهنامه (مانند ديگر مورخان معاصر خود همچو مؤلف «تاريخ قم»)، روزها و ماه‌ها را بر مبناي گاهشماري خورشيدي و شماره سال‌ها را بر مبناي گاهشماري هجري قمري ثبت كرده است. با اين وجود، عموماً عقيده بر اين بوده كه او براي روز و ماه، از گاهشماري يزدگردي استفاده ‌مي‌كرده است. اما اين نكته را نمي‌توان با قاطعيت پذيرفت. چرا كه احتمال استفاده او از گاهشماري خراجي، معتضدي، فارسيه و يا گاهشماري‌هاي خورشيدي ديگر نيز وجود دارد. انگيزه چنين اعتقادي در اين بوده است كه تصور مي‌شده استفاده از نام روزها (مانند هرمزد، بهمن و غيره) خاص گاهشماري يزدگردي مي‌بوده، در حاليكه استفاده از چنين نام‌هايي بجاي شماره روز، در ديگر گاهشماري‌هاي ايراني نيز متداول بوده است.

از سوي ديگر چنانچه ثابت شود اشاره‌هاي فردوسي بر مبناي گاهشماري يزدگردي بوده است؛ باز هم امكان اين تطبيق به دست نمي‌آيد. چرا كه گاهشماري يزدگردي پس از دوره ساساني، فاقد نظام كبيسه‌گيري يك‌ماه در هر يكصد و بيست سال بوده و در نتيجه سالي سيار بوده است. همچنين نمي‌توان با محاسبه كاهش يك‌روز در هر چهار سال، به موضع حقيقي روزي خاص در تقويم يزدگردي پي برد. چرا كه از سالِ آخرين كبيسه‌گيري آن نيز هيچ آگاهي كاملي در دست نيست. براي اين پرسش‌ها نيز مي‌بايست تا به دست آمدن مدارك معتبرِ تازه‌، بردباري كرد.

چنانچه گاهشماري استفاده شده فردوسي، پَـرسي يا گردان بوده باشد؛ براي دانستن انطباق «هرمزد بهمن» در آن گاهشماري، با روز معادل آن در سال حقيقي يا اعتدالي همان زمان، مي‌بايست از سال دقيق زايش فردوسي نيز آگاهي داشته باشيم كه متأسفانه اين نكته نيز با قاطعيت تاكنون دانسته نشده است.

اما در حالت دوم، براي تطبيق و تثبيت زادروز فردوسي در نظام تقويم اعتدالي، مي‌توان عيناً آن تاريخ را با حفظ شماره روز و ماه به تقويم اعتدالي خورشيدي هجري (و نيز برابر ميلادي آن) انتقال داد و اين شيوه همانگونه كه در ادامه شرح داده مي‌شود، در ايران ناشناخته نبوده است.

مي‌دانيم كه همواره جشن‌ها و مناسبت‌هاي ايراني در روز و ماهِ خاص و تثبيت شده خود برگزار مي‌شده و تغييرات تقويم‌ها، شماره روز و ماه را جابجا نمي‌كرده است. بطور مثال جشن نوروز در نخستين روز فروردين (هرمزد فروردين) قرار داشته و چنانچه در برخي تقويم‌ها، روز يكم فروردين به دليل نبودِ كبيسه يا نبود دقتِ كافي در كبيسه‌گيري، از محل حقيقي و طبيعي خود جابجا مي‌شده است؛ براي تطبيق نوروز با نقطه اعتدال بهاري، تغييري در شماره روز و ماه آن نمي‌داده‌اند. امروزه نيز همچنان نوروز‌هاي گوناگوني در تقويم‌هاي محلي ايران رواج دارد كه در سرتاسر سال حقيقي و اعتدالي پراكنده هستند، اما در همه آنها نوروز برابر با يكم فروردين است، با آنكه در نقطه اعتدال بهاري نيستند.

به اين ترتيب و در حاليكه با منابع فعلي امكان تطبيق زادروز فردوسي با گاهشماري اعتدالي در همان زمانِ زايش، وجود ندارد؛ مي‌توان به شيوه‌اي كه در بالا گفته آمد و همواره در ايران روايي داشته است، از روز «يكم بهمن ماه» به عنوان زادروز فردوسي نام ببريم.