يكم تير ؛ آغاز سال نو گاهنباري گرامي باد

‌در آغاز تابستان خورشيد از بالاترين جايگاه طلوع خود در افق شمال خاوري برمي‌دمد و در بالاترين جايگاه غروبگاهي خود در افق شمال باختري فرو مي‌رود. حركت روزانه خورشيد در آسمان نيز در اين هنگام به بالاترين خط سير خود باز مي‌رسد كه بيش از ديگر روزهاي سال به قطب آسماني نزديك شده و در نتيجه بلندترين روز سال و كوتاه‌ترين شب سال را پديد مي‌آورد. در اين روز و در لحظه ظهر خورشيدي، زاويه ميان خورشيد و افق جنوبي بيشتر از هر روز ديگر است و آفتاب در اين روز به كمال و اوج ساليانه خود دست مي‌يابد.

اين هنگام براي مردمان باستان كه دلبستگي فراواني به پديده‌هاي كيهاني داشته و چنين پديده‌هايي را در زندگي روزمره، آيين‌ها و باورداشت‌هاي خود دخالت مي‌داده‌اند؛ اهميت بسياري داشته است و آيين‌ها و جشن‌هاي پرشماري را در اين هنگام برپا مي‌داشته‌اند. هر چند كه امروزه بسياري از اين سنت‌هاي كهن به فراموشي سپرده شده است؛ اما برخي از آنها علاوه بر ثبت در تاريخ‌نامه‌ها و ديگر منابع مكتوب، تا به امروز نيز در ميان مردمان بازمانده‌اند كه به برخي از آنها اشاره مي‌شود.

نام ماه خرداد (در اوستايي «هَـئوروَتات») به معناي رسايي و كمال و پُـرّگي كه در «گاتها»ي زرتشت نيز بكار رفته است، به احتمال از همين پديده برگرفته شده است، چرا كه خورشيد در پايان اين ماه به كمال و اوج خود مي‌رسد و مسيرش طولاني‌تر و پايگاهش فرازمندتر مي‌شود. ديگر اينكه، آغاز تابستان در گاهشماري گاهنباري (كهن‌ترين گاهشماري شناخته‌شده ايراني)، آغاز سال نو نيز بوده است كه اين شيوه آغاز سال هنوز تا اندازه‌اي در گاهشماري طبري/ تبري بازمانده است. در گاهشماري گاهنباري، طول سال به چهار فصل و چهار نيم‌فصل بخش مي شده است كه همچنان در تقويم زراعي روستاييان و كشاورزان ايراني برقرار و متداول است.

  جشن هاي باستاني, آب پاشونك

برخي از بازماندهاي آيين‌هاي آغاز تابستان كه ظاهراً بسيار فراوان بوده‌اند، عبارت است از جشن‌هاي «آب پاشونك» يا «اول تووستوني (تابستاني)» كه در فراهان، اراك، محلات و بسياري از نواحي ديگر ايران همراه با گردهمايي و مراسم آب‌پاشي در صحرا برگزار مي‌شود.

برخي از بازماندهاي آيين‌هاي آغاز تابستان كه ظاهراً بسيار فراوان بوده‌اند، عبارت است از جشن‌هاي «آب پاشونك» يا «اول تووستوني (تابستاني)» كه در فراهان، اراك، محلات و بسياري از نواحي ديگر ايران همراه با گردهمايي و مراسم آب‌پاشي در صحرا برگزار مي‌شود.دوم، جشن ناشناخته و فراموش‌شده‌اي به نام «جشن نيلوفر» در ششم تيرماه كه ابوريحان بيروني در كتاب گرانقدر آثارالباقيه از آن ياد كرده و ممكن است با شكوفا شدن گل‌هاي نيلوفر در آغاز تابستان در پيوند باشد. سوم، آيين‌ «پُـرسه» زرتشتيان در نخستين روز تيرماه كه ظاهراً بازمانده آيين گراميداشت درگذشتگان در آغاز سال نوي گاهنباري است. چهارم، جشن «عيدماه» در ميان مردمان سوادكوه و برخي از ديگر نواحي كوهستاني مازندران در بيست و نهم خردادماه كه با آتش‌افروزي بر بلندي‌ها و سرود و شادي برگزار مي‌شود. پنجم، آيين «گوجه عروس» يا «گل عروس» در خراسان و افغانستان باختري و اهداي ميوه‌هاي نورسيده، آرد و نبات به نوعروسان.

  جشن هاي باستاني, آب پاشونك

اما از سوي ديگر لازمه تشخيص هنگام فرا رسيدن آغاز تابستان و انقلاب تابستاني در دوران باستان، شاخصي براي اندازه‌گيري آن است. اين شاخص‌ها، همانا تقويم‌هايي آفتابي است ... و يكي از آنها تقويم‌هاي آفتابيِ چارتاقي ‌مانند، و به ويژه چهارتاقي نياسر در غرب كاشان است.