بسمه تعالي 
موضوع : روز كتاب و كتاب خواني

 

 

نقش كتاب در انتقال علوم

كتاب، محصول تجربه هاي بشري و خلاقيت هاي ذهني و آموخته هاي دراز مدت انسان است. سهم كتاب در انتقال دانش ها گاهي به مراتب بيشتر و فراتر از ديگر ابزار آموزشي است. پديد آوردن آثار علمي و فرهنگ مكتوب از توصيه هاي مهم اولياي دين است و به گسترش دانش كمك مي كند و به عنوان يك ميراث فرهنگي براي نسل هاي آينده ماندگار مي شود. امام صادق عليه السلام به مفضّل بن عمر فرمودند: «دانش خود را بنويس و آن را در ميان برادرانت منتشر ساز».

سفارش امام حسن عليه السلام به نگارش آثار علمي

كتاب وسيله اي است كه دانش بشري به مدد آن از تباه شدن مصون مي ماند و به آيندگان منتقل مي شود. از اين رو پيشوايان معصوم عليه السلام توجه ويژه اي به فرهنگ مكتوب داشتند و همواره پيروان خويش را به حفظ دانش و نوشتن آن سفارش مي فرمودند. در حديث مي خوانيم كه امام حسن مجتبي عليه السلام فرزندان و برادرزادگان خويش را جمع كردند و در زمينه دانش اندوزي و نگارش آثار علمي چنين توصيه فرمودند: «شما كوچك ترهاي قوم هستيد و به زودي بزرگانِ قوم خواهيد شد. پس دانش بياموزيد. هركس از شما نتواند علم را حفظ كند و به خاطر بسپارد، آن را بنويسد و در خانه اش قرار دهد».

جايگاه دانش و كتاب از منظر پيامبر خدا صلي الله عليه و آله وسلم

توجّه اسلام به حفظ و گسترش ميراث علمي، جايگاه والاي دانش و كتاب را از ديدگاه اين دين مبين نشان مي دهد. از رسول گرامي اسلام صلي الله عليه و آله وسلم روايت شده است كه فرمود: «هرگاه كه مؤمني از دنيا برود و يك ورق از خود بر جاي گذارد كه در آن دانشي مكتوب است، همان برگه در روز قيامت، ميان او و آتش، پوشش و مانعي خواهد بود».

كتاب هاي ناسالم

بي ترديد، به همان اندازه كه مي توانيم از كتاب بهره بگيريم، ممكن است در معرض آفت ها و خطرهاي نوشته هاي سست و بيمار و مسموم و انحرافي هم قرار گيريم. راه دادن كتاب هاي ناسالم به مدرسه ها و خانه ها، در واقع مسموميت فكري و اخلاقي نسل ما را به دست خودمان فراهم مي آورد. بنابراين، نظارت بر چاپ كتاب و بررسي محتواي آن، در جامعه سلامت خواه و دورانديش ضروري است. آنان كه به سلامت انديشه و باورها و گرايش هاي افراد جامعه دل بستگي دارند، نمي پذيرند كه در عرضه آثار منتشر شده، حدّ و مرز و نظارت و محدوديتي نباشد.

كتاب و كتاب خانه

وقتي كتاب، حاصل انديشه ها و تجربه هاي اهل انديشه و معرفت باشد، كتابخانه نيز كانون همايش صاحب نظران و موزه پرطراوت و شاداب دانشمندان و صاحبان معارف خواهد بود. همان گونه كه در باغ و بوستان، خاطر انسان نشاط مي يابد، سير در بوستان كتاب نيز مشام جان را شاداب و معطر مي سازد. بي مناسبت نيست كه در روايات ما، از كتاب به عنوان بوستان دانشمندان ياد شده و همدم و سخن گويي شايسته به شمار آمده است. كسي كه قدم در كتابخانه مي گذارد، به گلگشت دل انگيز و مجمع دانشمندان و دانايان قدم نهاده است. طبيعي است كه در چنين محيطي، انسان احساس نشاط مي كند و روحش بالنده مي شود.

مطالعه و كتابخواني

وقتي جهل و بي خبري، جامعه اي را از پاي درآورد، يا شبهه ها ذهن جوانان را فلج كند، بدون شك يكي از مهم ترين كارهايي كه مي تواند آفت جهل را بزدايد، مطالعه است و آنچه مي تواند شبهه هاي ذهني را دفع كند و ايمان و اطمينان را به قلب ها باز آورد، كتاب خواني است. گرفتاران در چنبره پرسش ها و محاصره شدگان در ميان انبوه شبهه ها، مي توانند براي استمداد فكري به كتابخانه مراجعه كنند و از آن جا نيرو گيرند و به جنگ شبهه ها بروند و پاسخي در برابر القائات و شبهه افكني هاي ديگران بيابند.

آثار روحيِ انس گرفتن با كتاب

بي گمان، هيچ ذخيره و ميراثي سودمندتر و با ارزش تر از كتاب نيست؛ چرا كه كتاب، مايه آرامش روحي انسان است. حضرت علي عليه السلام فرمودند: «كسي كه به كتاب ها تسلّي و آرامش بيابد، هرگز آرامش را از دست نخواهد داد.» كتاب همدمي است كه اندوه را مي زدايد و مطالعه كننده را از تنهايي در مي آورد و به او حكمت هاي جان پرور مي آموزد.

بردباري كتابدار در برخورد با كودكان

در كتابخانه هايي كه در مدرسه ها، مسجدها و روستاها تأسيس مي شود، نحوه برخورد متوليان كتابخانه با مراجعه كنندگان بسيار مهم است. مراجعه كنندگان به كتابخانه ها، گاهي كودكان و نوجوانانند و گاهي بزرگ ترها و حتي دانش آموختگان و اهل معرفت. نحوه برخورد با هريك از اين گروه ها متفاوت است و آيين مناسب خود را مي طلبد. اگر سر و كار كتابدار با كودكان است، حوصله و بردباري بيشتري لازم است تا هم بازيگوشي كودكان، زيان هايي به بار نياورد و هم آنان به كتابخانه و مطالعه رغبت كنند.

امين بودن كتابدار

يكي از وظايف اخلاقي كتابدار، امين بودن و متعهد بودن است. كتابدار، نسبت به كتاب ها بايد امين باشد و از ضايع شدن و مفقود شدن آنها ناراحت شود و خراب شدن كتاب ها او را رنج دهد و كتاب ها را مثل فرزندان خود بداند. او بايد در امانت دادن كتاب دقت و تعهد لازم را نشان دهد، تا با گم شدن و كم شدن كتاب ها مواجه نشود.

شناخت كافي از سلامت و صحت كتاب

يكي از مفيدترين اطلاعات براي كتابخوان، شناختن آثار خوب و جديد، شناخت نويسندگان متعهد و سالم و آگاهي از مؤسسات انتشاراتي متعهد است. نشان «استاندارد» به عنوان نشانه مرغوبيت كالا، نبايد تنها در فرآورده هاي خوراكي و مصرفي و كالاهاي خانگي و صنعتي مورد نظر باشد، بلكه آثار فرهنگي و فرآورده هاي علمي و فكري هم بايد مطابق استانداردهاي عقلاني و ديني و ارزشي تهيه شود تا جامعه را به فساد و تباهي و بيماري نكشد. روشن است كه خوانندگان آثار و خريداران كتاب و مشتريان مطبوعات و جرايد نيز بايد به اين علايم استاندارد توجه كنند و هر كتاب را نخرند و نخوانند و به هر نويسنده و ناشر، اطمينان صد در صد نكنند و تا شناخت كافي از سلامت و صحت كتاب خاصي پيدا نكرده اند، در روح و انديشه خود و فرزندانشان را به روي كالاهاي ناسالم و زيان بار فكري نگشايند.

علت عمده كتاب گريزي در جامعه

يكي از مشكلات و كاستي هاي جامعه ما گريز از كتاب و پايين بودن سطح فرهنگ مطالعه است. اين نقيصه، ريشه ها و علت هاي مختلفي مي تواند داشته باشد كه شايد در رأس آنها «عدم احساس ضرورت» است. تا وقتي انسان در وضعيت «نياز» قرار نگيرد، در پي رفع آن نخواهد افتاد. اگر در پاسخ شبهه هاي اعتقادي و پرسش هاي سياسي دربمانيم، يا در مجلس و محفلي كه از موضوع خاصي صحبت به ميان مي آيد، احساس كنيم در آن زمينه بي اطلاعيم و شرمسار شويم و احساس كنيم از چرخه زمان و گردونه پرشتاب مسايل علمي و فكري جامعه عقب مانده ايم، نسبت به خلأ و نياز آگاه مي شويم و اين مي تواند شوق به مطالعه و كتابخواني را در ما تقويت كند.

شناخت سير مطالعاتي

بدون شك تناسب محتوا و سبك كتاب، با مخاطبي كه آن را به دست مي گيرد و مي خواند، عامل مهمي براي برقراري رابطه و لذت بردن از خواندن است. كتاب دشوار، گاهي به جاي جاذبه، دافعه دارد و به جاي شوق آفريني، بيزار كننده مي شود. در اين جا هوشياري و دقت كسي كه كتاب را براي مخاطب، انتخاب مي كند، نقش عمده دارد. براي كودك و نوجوان مطالعه كننده، مراعات سلسله مراتب و سير تدريجي مطالعه نيز مؤثر است. نوجوانان به مطالعه داستان علاقه مندند. بهره گيري از اين علاقه و عرضه كتاب هاي قصه در مرحله نخست، عامل ايجاد علاقه به مطالعه است. وقتي نوجوان داستان هاي جذّاب خواند، با كتاب مأنوس مي شود و انس با كتاب و مطالعه، او را در مراحل بعدي به خواندن كتاب هاي متنوع علمي، تاريخي و اخلاقي مي كشاند. مربّي موفق و كتابدار پخته و هنرمند كسي است كه اين سير مطالعاتي را بشناسد و به كار گيرد.

نظم و برنامه ريزي در كتابخواني

بي ترديد، از مهم ترين عوامل مفيد ساختن كتابخواني، برخورداري از نظم و برنامه است. تخصيص وقت مناسب و منظم براي مطالعه، بسيار كارساز است. مطالعه نامنظم، ملال آور و ناپايدار است. در هر كاري از جمله مطالعه، كار اندك ولي پيوسته و منظم، بسيار ثمربخش تر از كار پرحجم، ولي مقطعي و گذراست. با برنامه ريزي منظم براي مطالعه، مشكل كمبود وقت كه خيلي ها آن را وسيله و بهانه فرار از مطالعه قرار مي دهند، حل مي شود. بسياري از بزرگان از همين رهگذر، در حركتي آرام امّا مستمر، توانسته اند كارهاي عظيم صورت دهند. بسياري از اثرهاي ماندگار و جاويدان، محصول همين گونه كار دراز مدت و با صبر و حوصله و خسته نشدن و شتاب نداشتن است.

خواندن بهترين ه

از آن جا كه امروزه دامنه علوم و موضوعات و كتاب ها گسترش يافته است، بنابراين بر كتابخوانان عزيز است كه فرصت و نيرو و مجال را به خواندن بهترين ها و لازم ترين ها اختصاص دهند. سخن نغز امير بيان حضرت علي عليه السلام را هماره به ياد داشته باشند كه فرمود: «دانش، بيش از آن است كه بتوان بر آن احاطه يافت؛ پس از هر دانشي بهترين آن را برگيريد». عمل به اين سخن زيباي خورشيد كعبه، حضرت علي عليه السلام ، سبب مي شود تا مطالعه كنندگان و كتابخوانان ارجمند با مشكل كمبود وقت، كم تر مواجه شوند، به اهداف مطالعاتي بهتر دست يابند، و از هرز رفتن فرصت ها و صرف شدن سرمايه در پاي كارهاي بيهوده و مطالعات كم ارزش و بي ثمر، جلوگيري نمايند.

آفت كتابخواني

يكي از آفت هاي هركار برنامه دار، برخورد با حوادث و پيشامدها و كارهاي پيش بيني نشده است. به تعبير ديگر، با وجود برنامه مطالعاتي يا درسي، ممكن است كارهايي براي انسان پيش آيد كه، در آن برنامه وقفه يا اختلال پديد آورد و فرد را از رسيدن به هدف باز دارد. اراده و تصميم جدي، مي تواند انسان را بر اين موانع غلبه دهد. خود فرد است كه اگر بخواهد، مي تواند از برهم خوردن نظم مطالعاتي جلوگيري كند و مصمم و استوار، بر ادامه و استمرار كار، پافشاري كند. اگر بنا باشد مسايلي همچون بي حالي، آمدن مهمان، بيماري يكي از بستگان، برخورد با يك دوست صميمي، و خستگي از كار روزانه، و... روند مطالعه را مختل سازد، هرگز انسان به هدف هاي متعالي دست نخواهد يافت.

كتاب و كتاب خواني از منظر مقام معظم رهبري

رهبر معظم انقلاب حضرت آيت اللّه درباره وضعيت كتاب و كتاب خواني در كشور، دردِ دل ها و رهنمودهايي دارد كه راه گشا و شنيدني است. ايشان در اين زمينه مي فرمايند: «من هر زماني كه به ياد كتاب و وضع كتاب در جامعه خودمان مي افتم، قلبا غمگين و متأسف مي شوم. اين به خاطر آن است كه در كشور ما به هر دليلي كه شما نگاه كنيد، بايد كتاب اقلاً ده برابر اين ميزان، رواج و توسعه و حضور داشته باشد. اگر به دليل پرچمداري تفكر اسلامي و حاكميت اسلام به حساب بياوريد، اين معنا صدق مي كند؛ چون اسلام به كتاب خواندن و نوشتن، خيلي اهميت مي دهد. اگر هر منصفي به بيانات نبيّ مكرم اسلام و ائمه عليه السلام و پيشوايان اسلام نگاه كند و ببيند كه اينها در چه زماني به كتاب و كتاب خواني دعوت مي كردند و فرا مي خواندند، همه افسانه ها از ذهنش شسته خواهد شد».

غذاي روح

مطالعه، غذاي روح و درمان بيماري هاي فكري است. كتاب، معلمي ساده و صميمي و هميشه در دسترس است كه بي ادعا و بدون تكلف و منّت، آنچه دارد در اختيار ما مي گذارد. مطالعه، با نيّت خالص، عبادتي بزرگ است. لحظه اي نشستن در كتابخانه، حضور در محضر انديشمندان قرون و فرزانگان زمان است. كتابخانه، معبد اهل علم و محراب پاكِ دانشجويي و علم آموزي است. هركه از كتاب و مطالعه بيگانه است، غريب و بي مونس است.

نقش كتاب و كتابخانه در بالندگي جوامع

كتاب و كتابخانه، مجموعه ارزشمندي را شكل مي دهد كه مي تواند در راه شكوفايي و بالندگي افراد و جوامع نقش سازنده اي ايفا نمايد. كتاب، يكي از راه هاي كسب دانايي و توانايي است كه آدمي را در فهم و درك راست از ناراست، مدد مي رساند. كليد گذر از زندان و محدوديت و ورود به دنيايي گسترده و ژرف، بهره وري از كتاب است. كتابخانه ها را مي توان نهادهايي ديرينه و تأثيرگذار دانست كه در فرآيندهاي آموزشي و پژوهشي، ايجاد و توسعه عادت به مطالعه، پايدارسازي همبستگي هاي اجتماعي، حفظ ارزش ها، احياي تفكر ديني، ايجاد اعتماد به نفس و استقلال فردي و اجتماعي، و حتي در فرآيندهاي اقتصادي نقش مهم و مؤثري دارند.

كتابخانه، حافظ ميراث هاي فرهنگي

كتابخانه ها، حافظان ميراث هاي فرهنگي و مالكيت هاي فكري، مكان هايي امن براي غني سازي اوقات فراغت و ابزاري براي ايجاد تعادل و گسترش عدالت به شمار مي روند. بر همين اساس است كه «كارلايل» كتابخانه را «دانشگاهي براي همه» مي نامد. برخي نيز كتابخانه عمومي را به «قلب جامعه» تشبيه كرده و زندگي افراد را بدان وابسته دانسته اند. در هر حال كتابخانه ها نمادهايي از ارزش هاي معنوي، فرهنگي، اجتماعي، سياسي و اقتصادي جامعه تلقي مي شوند. از اين رو كتابخانه ها بايد داراي كتاب ها و منابع و مواد ديداري و شنيداري مناسب، متنوع و مفيد باشند؛ چرا كه پربار بودن مجموعه كتابخانه، سبب اقبال هرچه بيشتر مردم به آن مراكز و رويكرد فعال آنان به امر مطالعه و گسترش فرهنگ كتاب مي شود.

خانواده، نقطه آغازين ايجاد عشق به كتابخواني

براي ايجاد علاقه به كتاب و كتابخواني، عوامل متعددي نقش دارند كه نخستين آنها «خانواده» است. در واقع نقطه آغازين ايجاد عشق و علاقه به كتاب و كتابخواني از خانواده آغاز مي گردد؛ زيرا طبق ديدگاه روان شناسان، شخصيت و هويت كودك در قدم اول در خانواده شكل مي گيرد. به طور طبيعي والدين علاقه مند به كتاب فرزنداني دوستدار مطالعه خواهند داشت و عكس آن نيز صادق است. تجربه نشان داده است كه فرزنداني كه در خانواده هاي اهل دانش بزرگ مي شوند، ميزان مطالعه و گرايش به كتابخواني در آنان نسبت به خانواده هايي كه تمايلي به كتاب و مطالعه ندارند بسيار بيشتر است. اكثر علما و دانشمندان در خانواده هايي رشد نموده اند كه والدين آنان اهل مطالعه و پژوهش بوده اند. زماني كه فرزندي مي بيند كه كتابخانه اي در خانه هست و پدر و مادر و همگي اعضاي خانواده، ساعاتي را به مطالعه اختصاص مي دهند، ديگر، حتي نياز به گفتن اين كه «بايد مطالعه كني» وجود ندارد.

نقش آموزش و پرورش در ترويج فرهنگ كتابخواني

آموزش و پرورش به عنوان بزرگ ترين مجموعه آموزشي كشور، مي تواند با بسترسازي بنيادين و برنامه ريزي دقيق و بلند مدت، علاقه به كتاب و كتابخواني را در بين نسل جوان و نوجوان تقويت نمايد. اگر در برنامه آموزشي كشورهاي پيش رفته تأمل كنيم متوجه مي شويم كه فرهنگ سازي براي مطالعه را از آموزش و پرورش آغاز مي نمايند. بنابراين ضروري به نظر مي رسد كه با بهره گيري از مشاوران و روان شناسان برجسته، فرهنگ مطالعه و كتاب خواني در شخصيت كودكان مستحكم و بنيادين گردد. مطمئن باشيم كه اگر زمينه ترويج فرهنگ كتاب خواني را در آموزش و پرورش ايجاد كنيم، ديري نمي پايد كه جامعه اي كتابخوان و توسعه يافته خواهيم داشت و ثمره آن پيشرفت همه جانبه كشور خواهد بود.

هديه فرهنگي

بدون شك پدر و مادر نقش مهمي در ترويج فرهنگ كتاب خواني در خانواده دارند. آنان براي اين كه حس كتاب خواني را در فرزندانشان تقويت نمايند، مي توانند از كتاب به عنوان اهرمي براي تشويق استفاده نمايند.

بسيار مناسب خواهد بود كه كتاب را به عنوان هديه اي معنوي در لابه لاي ديگر هدايا فراموش ننماييم و با اين عمل قدمي بسيار مهم در اعتلاي فرهنگ كتاب خوانيِ فرزندانمان برداريم.