به نام خدا

همان خدايي كه انسان ها را متفاوت آفريد، اما قبل از آفرينش در ضمير انسان نهاد اين را كه اگر چه تفاوت و تنوع در بين شما زياد است اين همه اختلاف به خاطر اين نيست كه بعضي از شما بر بعضي ديگر فخر بفروشند ، چه اين همه تمايز براي اين است كه بدانيد چگونه بايد از هم دستگيري كنيد و به داد همديگر برسيد و وظيفه خود را در دنيا كه همانا خدمت به يكديگر است انجام دهيد.

اينك حرف ما اين است. حرف مايي كه معلول مي نامندمان. آيا براي اينكه در جامعه اي كه زندگي مي كنيم نبايد شرايطي فراهم شود تا به حداقل ها برسيم، به تساوي حقوق، به برابري ها، و راه اين بايد و نبايد ها زا توجه آحاد و اركان همان مي گذرد به پيرامونشان، پيراموني كه ما نيز در كنجي از آن هستيم.

جامعه معلولين جسمي و حركتي تقاضاي توجه بيشتر مسئولين را به وضعيت زندگي معلولين ايران دارد. متاسفانه با وجود قوانين حمايت از توانيابان در ايران اين قوانين توسط سازمان بهزيستي كه تنها سازمان مسئول در زمينه توانمند سازي معلولين  از لحاظ جسمي، اقتاصدي در ايران است، اجرا نيم شود. با وجود قانون پرداخت وام اشتغال اما شرايط پرداخت وام به قدري دشوار و طاقت فرسات كه اين مانعي براي گرفتن وام خود اشتغالي مي باشد. پرداخت 30000 تومان مستمري ماهانه به توانيابان بيكار براي تامين مخارج زندگي بسيار ناچيز است. هزينه درماني به دليل نبود بيمه مناسب درمان بسيار زياد است. وسايل توانبخشي مثل ويلچير بعد از 5 سال تحويل داده مي شود كه اين زمان خيلي طولاني است و از لحاظ توانبخشي، نياز دائمي به خدمات درماني مانند فيزيو تراپي و كار درماني هست. زيرا كه بايد حداكثر توانايي هاي جسمي خود را حفظ كنيم و آن را توسعه ببخشيم. متاسفانه عدم حمايت بهزيستي براي جا به جايي (حمل و نقل) يكي از موانع اصلي براي عدم خروج از خانه اكثر معلولين مي باشد زيرا كه در ايران مشكلات اقتصادي و بنود وسايل نقليه عمومي مناسب با شرايط معلولين و ناهموار بودن خيابان ها، تمام معلولين را خانه نشين و مستعد ضعف جسماني و مشكلات روحي و رواني مي كند.

متاسفانه سازمان بهزيستي كه مسئول توانمد سازي معلولين در ايران است، سعي در واگذاري وظايف خود به بخش خصوصي مي نمايد.

تا بدين وسيله خود را از بار مسئوليت رها كند. اين در حالي است كه او بودجه ملي را از خزانه بيت المال برداشت مي كند. ما خواستار پاسخگو بودن و سمئول بودن بهزيستي هستيم، تا ما قادر شويم از لحاظ جسماني، روحي و رواني، اقتصادي، اجتماعي و هنري خود را رشد داده و سرمايه اجتماعي شويم، نه بار اجتماعي